در همدلی ما با احساسات کسی که با ما حرف می زندهمدلی می کنیم . وان احساسات را معتبر می شناسیم .اما این لزوما به معنای اینکه برداشت ذهنی و یا رفتار او درست بوده نیست .امادر همدردی تفکر دوقطبی ودوباره وجود دارد وحتما یکی خیلی خوب ودیگری خیلی بداست .
وقتی کسی خشمگین هست وبا تمام احساس خشمش حرف می زندودیگری را تکه پاره می کندهیجان بر رفتارش تاثیر می گذارد و فقط نیمه ی سیاه طرف مقابل را می بیند . شاید در کوتاه مدت ارام گیرد ولی در بلند مدت تبدیل به گرگی می شود که باید دائم دندانهایش را به دیگران نشان دهد .
و روان شناس خیلی باید مواظب باشد که درگیر احساس وهیجان مراجعش نشود .بخصوص در زوج درمانی ما خیلی شاهد این مسئله هستیم . مراجع با مغز هیجانیش نزد روان شناس می رود وهنر روان شناس درگیر کردن مغز منطقی مراجع هست با به چالش کشیدن مراجع .